#افسردگی

من…

من…

در ۲۳ سالگی دانشجوی دکتری بودم. اونم توی یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور. اونم نه معمولی با کنکور مثلاً، بلکه با سهمیه‌ی استعداد درخشان! جوری زندگی کردم که انگار زندگی…

بیشتر بخوانید
بعد از زندگی

بعد از زندگی

این سریال عجیب و غریب رو برای دومین بار دیدم. اگر عزیزی رو از دست دادید، اگر ناراحتید، اگر عصبانی هستید، اگر فکر می‌کنید زندگی ارزشش رو نداره، حتماً ببینیدش.…

بیشتر بخوانید
تقدیم به تمام جان‌های تنها…

تقدیم به تمام جان‌های تنها…

سر سه‌راه طالقانی، روی سکوی ورودی بانک سپه، یه بنده‌خدایی می‌نشست و خط می‌نوشت. اسمش مهرداد بود. روی کاغذای ابر و باد شعر به خط نستعلیق می‌نوشت و اونارو می‌فروخت.…

بیشتر بخوانید
پذیرش.

پذیرش.

می‌پرسد در کدام مرحله هستی؟ پاسخ می‌دهم به گمانم انکار. می‌گوید به نظر درستش همین است، معمولاً همین‌طور شروع می‌شود. درست کمی بعد از فاجعه فکر می‌کنی حتماً اشتباه بزرگی…

بیشتر بخوانید
فلیبَگ!

فلیبَگ!

توی این حال و هوای کرونایی بیاید یه سریال بهتون معرفی کنم حالتون جا بیاد. Fleabag یه سریال کمدی کوتاه و سرخوشه در مورد افسردگی و تنهایی بشر مدرن که…

بیشتر بخوانید
ای کاش همیشه دیشب بود…

ای کاش همیشه دیشب بود…

می‌پرسد: عصبانی هستی؟ می‌گویم: زیاد! خیلی عصبانیم. می‌خواهد چیزی بگوید. اما به جایش قرص می‌نویسد، روزی دو تا! من از تمام قرص‌های عالم بیزارم مامان! از همه‌ی «درست می‌شود»ها! از…

بیشتر بخوانید
اون تلخیِ لامصب…

اون تلخیِ لامصب…

به نظر من (و البته خیلی‌هایی که بر خلاف من سرشون به تنشون می‌ارزه) رذایلِ اصلیِ‌ گریبان‌گیرِ انسان در تمام طول تاریخ جنسِ اخلاقی داشتند و دارند. از جمله‌ی اون‌ها…

بیشتر بخوانید
همه به تو فکر می‌کنند!

همه به تو فکر می‌کنند!

امشب روی همه‌ی خیابون‌ها و كوچه‌ها برف می‌بارید. یه عده‌ای ریخته بودند بیرون برای دوردور. بعد که ترافیک شده بود، کز کرده بودند تو ماشیناشون و داشتند به تو فکر…

بیشتر بخوانید