ماه: آذر ۱۳۹۷
کدوم یکی؟
رانندهی اسنپ هم، وقتی ساعت دوی صبح دخترهای مست را از شمال شهر به منیریه اسنپ میکرد، دلش مهمانی خواست. او پس از رساندن آنها به مقصد، دوباره برگشت سمت…
بیشتر بخوانیدناتوانی در مواجهه با واقعیت!
یادمه یه بار یه جایی یه کسی ادعا میکرد دلیل اصرار معتادها به مصرف دوباره و دوبارهی مواد مخدر در حالی که میدونند مواد مثل سمه، اینه که دوست دارند…
بیشتر بخوانیدتا زندهام خواهم دوید…
در «از دو که حرف میزنم، از چه حرف میزنم» (با عنوان اصلی «What I Talk About, When I Talk About Running»)، هاروکی موراکامی از یه حس مازوخیستی میگه، از…
بیشتر بخوانیدتکرار…
سورن کییرکگارد یه کتاب داره به اسم «تکرار، جستارهایی در روانشناسی تجربی»، که توش میگه تنها چیزی که انسان رو میسازه، تکراره، و تنها چیزی که جلوی تکرار رو میگیره،…
بیشتر بخوانیداتلاف!
یه بار یه ایمیلی از استادم گرفتم مبنی بر این که ایشون و همسرشون قصد دارند برای آخر هفته تعدادی از دوستانشون رو برای صرف شام دعوت کنند منزلشون. توی…
بیشتر بخوانیداکنون.
عکسِ قدیمی را دیدم. لبخند زدم. حس خاصی نداشتم. چون گذشته و در معنای عامتر نوستالژی معمولاً احمقانه است، متعلق به کسانی که دستآورد ندارند. عکس را پاک کردم. یک…
بیشتر بخوانیدجستجو!
آقا اجازه بدید با بهترین فیلم امسال و یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر آشناتون کنم: جستجو (با عنوان اصلی «Searching»). این فیلم یه فیلم هیچکاکیِ جنایی/معماییه، و داستان…
بیشتر بخوانیدواژنیسم!
فمینیسم اومد تا به داد زنهایی برسه که ظالمانه امکان پیشرفت ازشون گرفته شده بود، ولی الان تبدیل شده به چیزی که من واژهای بهتر از واژنیسم براش سراغ ندارم،…
بیشتر بخوانیدهمه به تو فکر میکنند!
امشب روی همهی خیابونها و كوچهها برف میبارید. یه عدهای ریخته بودند بیرون برای دوردور. بعد که ترافیک شده بود، کز کرده بودند تو ماشیناشون و داشتند به تو فکر…
بیشتر بخوانید