پامفیر
یه دیالوگ بهیادموندنی داره پامفیر (Pamfir) که میگه: «ما زندگیمون با خدا باید مثل زندگیمون با والدینمون باشه. تا یه سنی با هم باشیم و بعد مستقل بشیم».
بیشتر بخوانیدزالاوا
کارگردان «زالاوا»، به نظرم، زاویهی نگاه درستی به یک خرافه داره. فیلم رو از دید کسی ساخته که به خرافه شک داره. اما چون فکر میکنه مردمی که به اون…
بیشتر بخوانیدپسری از بهشت
«توطئهی قاهره» یا «پسری از بهشت» داستانِ دَم و دستگاه دینیه. دَم و دستگاهی که قدرتاش رو از دین میگیره و فسادی که پشت این قدرتِ مصون از سوال و…
بیشتر بخوانیدبوی قیمه، طعم مرگ
قابلمهی برنج را با دیسها گذاشت جلوی مادرش و خودش نشست پشت قابلمهی خورش. ظرف سیبزمینیهای سرخ شده را هم کنارش گذاشته بود. درِ قابلمه را برداشت و با ملاقه…
بیشتر بخوانیدسینما یا دیزاین؟
نمیدونم این تعریفه یا بدگویی، ولی تمام فیلمهای اخیر وس اندرسون شده «وساندرسونیزه کردن هیچ». Asteroid City هم از این قائده مستثنی نبود. برای طرفداران این کارگردان حتماً لذتبخش خواهد…
بیشتر بخوانیدهنوز جوانم
با آنكه موهاى شقيقهام سفيد شدهاند، و دستانام موقع حمل استكان چاى مىلرزند، اما اما هنوز جوانم. چرا؟ تماشا كن. هنوز چرخش فصلها برايم مهماند! ببين. هنوز كلّهشقّام! دقت کن.…
بیشتر بخوانیدمقدمهی عشق
رسول پرویزی در کتاب «شلوارهای وصلهدار» مینویسه: شعر و ادب آن هم در زبان ما مقدمهی عشق و عاشقی است. بروید به کلاسهای ادبیات سر بزنید. آنجا تا بخواهید «لیلی…
بیشتر بخوانیدترس بنیادین
احتمالاً Fight Club رو همه دیدید. داستان یه نفری که اختلال شخصیتی داره و الخ. بازیگر نقش اصلی اون فیلم کسی نیست جز ادوارد نورتون. که فوقالعاده است. میدونید چرا؟…
بیشتر بخوانیدقصههای دیوانهوار
توی «Wild Tales» یکی از کاراکترها میپرسه: “اگه تاریخ انقضای مرگ موش بگذره چی میشه؟ بیشتر میکُشه یا کمتر؟”. جای مرگ موش بذارید عشق. بذارید خشم. اگر عشق یا خشم…
بیشتر بخوانیدتد لاسو
تد لاسو حس سریالهای رضا عطارانو داشت. میدونستی ممکن نیست همهی سختیها و مشکلات، اون جوری که سریال نشون میده، به خوشی ختم بشن، اما نمیتونستی جلوشو بگیری. سریال کمکم…
بیشتر بخوانید