
الان بحث اعدام دوباره اومده رو، اجازه بدید عرض کنم که اعدام به هر شکلی و در هر نحوی بده، و باید به سرعت کنار گذاشته بشه.
اعدام ۱۴۰۰ سال پیش کارکرد اجتماعی داشته. جلوی خونریزی بیشتر رو میگرفته. اما امروز هم این کارکرد رو داره؟ اگر جوابتون بله است، در واقع معترفید که این همه دفتر و دستک و دولت و نیروی انتظامی و قوهی قضائیه و … که ساختیم “یَک تا غاز” نمیارزن.
اگر استدلالتون اینه که “اگر عزیز تو رو هم تیکه تیکه میکرد مینداخت تو سطل آشغال باز نظرت همین بود؟” یا هر استدلال مشابه دیگه، باید یه تلنگر بزنم به اون مغزتون که آیا واقعاً مفهومی که من برای تأییدش نیازه برم و در احساساتیترین و غیرمنطقیترین نسخهی خودم قرار بگیرم، ارزش دفاع داره؟ واقعاً داره؟
دقیقاً به همین دلیل سپردن سرنوشت مجرم دست خانوادهی قربانی اشتباه محضه. بدویترین شکل قانونه. اون خانواده جز انتقام “نمیتونه” به چیز دیگه فکر کنه، و هدف قانون نباید انتقام باشه. قانون باید کنترل کنه. همه رو کنترل کنه. هم جانی رو و هم کسانی رو که پتانسیل جنایت دارن.
و نکتهی آخر این که اعدام بی هیچ شرطی باید ملغی بشه. اگر مثلاً بگیم اعدام فقط برای قاتلین سریالی مجازه، حتماً فردا یکی پیدا خواهد شد که ملت رو به جرمهایی مانند “قاتل سریالی افکار جوانان انقلابی” یا “قاتل سریالی امنیت ملی” متهم و محکوم کنه و همینطوری ذارت و ذورت بکشهتشون بالا.
خلاصه اعدام بده. راه برگشتی نداره. بیایید جون آدما رو جور دیگری ازشون بگیریم تا اگه یه روز فهمیدیم اشتباه کردیم (که بسیار محتمله در جهان امروز) بشه تا حدی براشون جبران کرد.