
گاهاً که این حجم انتقادات از مسئولین رو میبینم، با خودم میگم آیا منصفانه است هر چیزی رو گردن اونها بندازیم و خودمون رو تبرئه کنیم؟ اصلاً گیرم که مسئولان صد در صد مقصر. سلمنا! اما قدیمیترها میگفتند هر کس دو تومن داده، امروز بیاد و سه تومن بگیره. ما تا حالا چه تلاشی برای بهبود اوضاع کردیم؟ آیا صِرف رأیی که دادیم، کافیه؟ دیگه نباید هیچ بارِ مسئولیتی بر گردنمون سنگینی کنه؟ آیا مثلاً دولت باعث شده سرانهی مطالعهی کشور اینجوری نازل و مایهی آبروریزی باشه؟ نمیگم مسئولین تقصیری ندارند (که کافیه برگردید و پستهای قبلم رو بخونید)، دارند، اما باور کنید ما هم داریم. به جای این که غر بزنیم، خب لااقل کتابی، مجلهای دست بگیریم و بخونیم تا هم سوادمون بکِشه بالا، هم این سرانهی لعنتی تکون بخوره. هی میگیم هوا آلوده است و دولت هیچ کاری نمیکنه. نمیکنه، اما ما که میتونیم سهم خودمون رو انجام بدیم. ملت حتی برای خرید نون هم از ماشین شخصی استفاده میکنند، بعد نق میزنند چرا هوا تمیز نمیشه. چرا بشه؟ راحتترین کار البته اینه که همهی بار مسئولیت رو بندازیم گردن مسئولان. اما بینی و بینالله من و شما هم مقصریم. آقا جان دولت به ما گفته تربیت بچههامون رو به امون خدا رها کنیم؟ گیرم که مدرسهی غیرانتفاعی کیلویی پول میگیره و با بیل نمره میده، این بچه آیا نباید فردا موقر و مودب وارد جامعه بشه؟ آیا اصلاً خبر دارید توی این گوشی چند میلیونی که برای شازدهتون خریدید، چه اتفاقاتی در حال وقوعه؟ آیا فکر کردید با خارج فرستادن بچه همهی مسائل درست میشه؟ این بیادبیها رو خارجیها با یه عمل جراحی تبدیل به باادبی میکنند؟ گفت «ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما … بر قصر ستمکاران، تا خود چه رسد خذلان». ما که چشم اَزَمون ور نمیداشتند و با کتاب و مجله بزرگ شدیم، تهش شدیم این، خدا به داد بچههایی برسه که با گوشی اپل و والدین کارمند و با فلان یللی و تللی روز رو به شب میدوزند و شب رو به روز! رفقا! مخلص کلام این که به خودمون بیایم، تکون بخوریم تا تکونمون ندادند که الو، عمو جون، پاشو، وقتت تمومه!