فوتبال، جست‌وجوی حقیقت

قطعاً با شروع جام جهانی در مورد فوتبال بیشتر خواهم نوشت. اما مقدمتاً دوست دارم به نکته‌ای اشاره کنم که شاید برای شما هم جالب باشد، و آن این که فوتبالِ امروز یک «پدیدار» است، جزئی از یک سیستم و بافت تاریخی است، و این جزء، بسیاری از اوصافِ کل و سیاق و بافت تاریخی خویش را نمایان می‌سازد. حتی بالاتر، میان فوتبالِ امروز از یک سو و تَفَلسُف و تفکر و جست‌وجوی حقیقت از سوی دیگر شباهتی بسیار اساسی وجود دارد. همان‌گونه که بازی فوتبالِ یک‌تیمه و بدون حضور حریف معنایی ندارد، تفکر و جست‌وجوی حقیقت بدون «دیگری» معنا ندارد. «دیگری» جزء و عنصر ضروری و قوام‌بخش بازی فوتبال، همانند بازی جست‌وجوی حقیقت است. «دیگری» می‌تواند برای تو به منزله جهنم باشد، «دیگری» می‌تواند در برابر تو و در برابر اراده و اندیشه تو قد علم کند، و حتی دیگری می‌تواند تو را شکست دهد، اما بدتر از همه این است که با حذف «دیگری» بازی صورت نگیرد. همان‌طور که بدون «دیگری» بازی فوتبال شکل نمی‌گیرد، با حذف و طرد «دیگری» امکان رسیدن به حقیقت از بین می‌رود. آن‌جا که «دیگری» حضوری جدی ندارد، تفکر و حقیقتی نیز وجود ندارد.