
«پس از بررسی تمام جوانب و رأیگیری از هیئت منصفه، دادگاه متهم رو مجرم تشخیص داده و اشد مجازات، اعدام، رو براش در نظر گرفته»، قاضی گفت، بعد از این که یه جرعه آب خورد و صداش رو صاف کرد.
قبلش جوهر پا شده بود و بعد از شروع حرفاش با نام و یاد خدا، اشاره کرده بود که این جلسات توی ماه رمضان برگزار میشه و ماه رمضان ماه بخشش خداونده، و خواسته بود که قربانیان و بازماندگانشون ببخشنش و دادگاه اون رو به اعدام محکوم نکنه.
قبلش نمایندهی دادستان توی آخرین اظهاراتش گفته بود که وکیل جوهر سعی داره با احساساتی کردن حضار و هیئت منصفه دلایل مُتقَنی رو که نشون میدن اون مجرمه، کم رنگ کنه، و تصمیمگیری منطقی رو برای دادگاه سخت.
قبلش جودی، وکیل جوهر، تمام تلاشش رو کرده بود تا ثابت کنه مغز متفکر عملیات تیمورلَنگ، برادر جوهر، بوده، و متهم فقط یه جوون مهاجره که با توجه به فرهنگی که ازش میاد، تحت تأثیر برادر جهادیش بوده، و فقط به هر دستوری که اون بهش میداده، عمل میکرده، بدون این که واقعاً به این نوع کارهای جهادی اعتقادی داشته باشه.
قبلش پروندهی جوهر ارجاع داده شده بود به جودی کلارک، کسی که همه میدونستن یه وکیل مخالف اعدامه و اعتقاد داره برای یه جامعهی متمدن زشته که کشتار در اون قانونی باشه، و سرش درد میکنه برای دفاع از کسانی که پیشبینی میشه حکمشون اعدام خواهد بود. اون تا حالا تقریباً توی هیچ دادگاهی نباخته بود، و روشش هم این بود که تلاش میکرد یه تصویر انسانی از متهم ارائه کنه، و شعارش هم این بود که هیچکدوم از ماها دوست نداریم با بدترین لحظاتمون قضاوت بشیم، پس سعی کنیم هیچکس رو اینطوری قضاوت نکنیم.
قبلش جوهر توی یه قایقِ تقریباً در حال غرق شدن، زخمی و در حال مرگ، کنار جسد برادرش تیمورلَنگ که در اثر درگیری با نیروهای امنیتی مرده بود، پیدا و دستگیر شده بود، در حالی که روی بدنهی داخلی کشتی نوشته بودند در نقاط مختلف دنیا داره به مسلمونها ظلم میشه و این وظیفهی ماست که انتقام اونها رو بگیریم.
قبلش جوهر ساریانف به همراه برادرش تیمورلَنگ ساریانف یه بمب رو در محل ماراتون بوستون منفجر کرده بودند که در مجموع باعث شده بود بیش از دویستو پنجاه نفر کشته یا زخمی بشن. تصاویری وجود داشت که نشون میداد متهمین بمب رو داخل یه کیف و درست پشت سر یه پسر بچه توی پیادهرو رها کردند… و رفتند… و بعد از چند لحظه از دور منفجرش کردند…