بازسازی تروما

بازسازی تروما

یه نظریه‌ای در روان‌شناسی وجود داره که می‌گه ما به صورت ناخودآگاه تروماهامون رو بازسازی و تکرار می‌کنیم، به شبیه‌ترین حالتی که ممکنه، چون امیدواریم این دفعه پیروز بشیم و دیگه اون تروما آزارمون نده! این نظریه همچنین می‌گه عموماً یه الگوی تکرار شونده وجود داره، که به نظر می‌رسه شانسکی رخ می‌ده، در حالی که ما خودمون داریم ایجادش می‌کنیم.
‏مثلاً یه عزیزی تعریف می‌کرد که یه دوره‌ی طولانی از زندگیش پر بوده از مردان متاهلی که تلاش می‌کردند باهاش وارد رابطه بشن. حالا این بنده‌خدا هی شانس خودش رو لعن و‌‌ نفرین می‌کرده که چرا همه‌ی کسایی که میان سراغش متاهل هستند، تا بعدها فهمیده چون پدرش به مادرش خیانت کرده و بچگیِ این بنده‌خدا و روابطش با پدرش تحت تاثیر قرار گرفته، به صورت ناخودآگاه جذب فضاهایی می‌شده که احتمال بازسازی تروماش رو بیشتر کنه و یه جنگ کهنه رو ببره!
خلاصه یه تلنگر‌ به خودمون بزنیم ‌که اگر هی خودمون رو وسط مخمصه‌های مشابه پیدا می‌کنیم، احتمالاً تقصیر این مغز عجیب و غریبمونه که توی اون بخشیش که تحت کنترل ما نیست، هی تلاش می‌کنه با خاروندن جای زخم‌هامون بهمون حال بده. غافل از این که خاروندن بعضی از زخما نه تنها حال نمی‌ده که خونِشون میندازه، و بعضاً چرک می‌کنن، و ممکنه حتی آدم رو در نهایت از پا دربیارن. بعضاً لازمه حواسمون رو جمع کنیم و یه افساری بزنیم به این مغز لامصب :)