کدام حسین؟

کدام حسین؟

برادران و خواهران عزیزی که نسبت به کارکردهای ظلم‌ستیزانه‌ی پدیده‌ای به نام حسین به شک افتاده‌اید، و دائماً از خود می‌پرسید چطور ممکن است حسینی که نمادش عَلَمِ رنگین‌ و غذای چرب‌ و هیئات مُتَفَرِّق است، به داد مظلومان برسد، روی صحبتم با شماست. شما حق دارید حسینِ برساختِ جامعه‌ی ایرانی را بی‌مصرف بدانید. شما حتی حق دارید حسینِ برساختِ جامعه‌ی ایرانی را مضر بدانید؛ که حسینی که خلاصه شود در شفا دادن بیماران و آمرزش گناهان، آخرِ آخرِ آخرش می‌شود افیونِ توده‌ها، و نه تنها مظلوم را نجات نمی‌دهد، بلکه او را بی‌حس می‌کند در مقابل ظلمِ ظالم، و هر روز آسیب‌پذیرتر، و هر روز مظلوم‌تر…
اما آگاه باشید حسین واقعی با حسین برساختِ جامعه‌ی ایرانی هیچ نسبتی ندارد. حسینِ سیدِ شهیدان همان اویی است که عالمان دین را خطاب قرار می‌دهد که «شمایی که به نام دین، اعتبار و نفوذِ کلمه داريد و در خيابان‌ها مثل شاهان راه می‌روید، شما هيچ خدمتی به اين مردم نکردید. شما حق طبقات محروم جامعه را تضييع کردید. هرجا صحبت از حق مستضعفين بود، کوتاه آمديد و گفتيد ان‌شاءالله خدا در آخرت جبران می‌کند، اما هر جا پای منافع خودتان در میان بود، آن را به شدت مطالبه کردید و محکم ايستادید. شما نه مالی در راه خدا بذل کرديد، نه جانتان را در راه عدالت به خطر انداختيد، و نه حتی حاضر شديد با خويشان و دوستانتان به خاطر خدا و اجرای عدالت و اسلام درگير بشويد. با همه‌ی اين کوتاهی‌ها بهشت را هم می‌خواهيد؟ درحالی که من می‌ترسم خداوند همين روزها از شما انتقام بگيرد. خداوند از شما انتقام خواهد گرفت. امروز ميثاق پيامبر در اين جامعه تحقير شده است؛ ضعیفان و زمين‌گيران، نابینایان و ناشنوایان، و فقرا و بيچاره‌ها در سرزمین‌های اسلامی بر روی زمين رها شده‌اند، بی‌پناهند، و کسی به اين‌ها رحم نمی‌کند. شما به وظيفۀ دينی و الهی‌تان عمل نمی‌کنيد، و کسی مثل من هم که مي‌خواهد عمل کند، کمکش نمی‌کنيد. ميثاق خدا اين است که بيچاره‌ها و زمين‌گيرها نبايد در شهرها گرسنه بمانند و کسی به دادشان نرسد. اين ميثاق خداست و شما خيانت‌کارید. شما مدام به دنبال مسامحه هستيد تا خودتان امنيت داشته باشيد، ولی امنيت و حقوق مردم برايتان مهم نيست. همه اين‌ها محرّمات الهی بود که می‌بايست ترک می‌کرديد و نکرديد…». لازم است چیزی اضافه کنم؟ قطعاً نه. این شما و این حسینِ واقعی که فریاد طلب یاری‌اش در پهنای تاریخ طنین افکنده…

پ.ن یک: من با عزاداریِ درست نه تنها مشکلی ندارم، که آن را لازم و ضروری می‌دانم. اما در مورد عزاداری به صرفِ عزاداری و به عنوان یک هدف، نظرم همانی است که در متن آمده.
پ.ن دو: سخنانی که از زبان مولا حسین نقل شد، از خطبه‌ی عرفه استخراج شده‌.