از مجموع حدود پنجاهویک میلیون دانشآموز آمریکایی، بیستوچهار میلیون (یعنی کمتر از پنجاه درصد) سفیدپوست، هشت میلیون سیاهپوست، چهارده میلیون لاتین/اسپانیاییتبار، سه میلیون آسیایی، نیم میلیون آلاسکایی/سرخپوست، و حدود یکونیم میلیون از نژاد ترکیبی هستند. این بچهها قراره جامعهی آیندهی آمریکا رو بسازند، و این اعداد نشون میده چهرهی جامعهی آیندهی آمریکا با چهره فعلیش متفاوت خواهد بود. سفیدها دیگه بیشتر از نصف جمعیت نخواهند بود، و سیاهها جایگاه «بزرگترین اقلیت آمریکا» رو از دست خواهند داد، و اون جایگاه تحویل داده میشه به لاتینها. در کل میشه گفت آمریکای آینده دیگه جامعهای شبیه اروپا نخواهد بود، بلکه یک حالت برزیلی خواهد داشت. خبر بد برای آتئیستها اینه که چون لاتینها حالا حالاها ولکن عیسی مسیح نیستند، آمریکا مذهبی باقی خواهد ماند. خبر بد برای طرفداران بازار آزاد اینه که لاتینها هرچقدر عیسی رو دوست دارند، کارل مارکس رو هم دوست دارند. خبر خوب برای سفیدها اینه که قراره بیشتر با لاتینها کار کنند که سر به راهتر از سیاهها هستند، و تعصب فرهنگی خیلی کمتری دارند. خبر بد برای سیاهها اینه که موفقیت لاتینها ثابت میکنه علت ناکامیهای سیاهها تبعیض نژادی نبوده. اما برای اونایی که بیرونن چه تفاوتی ایجاد خواهد شد؟ تقریباً هیچ. هویت آمریکایی همهی این تفاوتهای ظاهری رو در خودش ذوب خواهد کرد، و دنیا فقط آمریکایی خواهد دید.
خبر بد برای ما؟ برملا شدن ضعفمون در ساختن یک هویت جهانشمولِ مشترک که همون قدرت ذوبکنندگی رو داشته باشه. ما امروز چیزی به اسم هویت ایرانی نداریم. مذهبیهامون مشغول کوبیدن کوروش هستند، و آریاییها مشغول ثابت کردن این نظریه که این مملکت هر چی ضعف داره، از صدقهسری اسلامه. در روابط بین اقواممون هم من حداقل هیچ نقطهی روشنی نمیبینم. تُرک و فارس؟ کُرد و فارس؟ فارس و عرب؟ هیچی به جز نفرت. بدتر از هویت ایرانی، هوییت اسلامیه که تمام کشورهای مسلمان در ساختش مشکل داشتن. برخلاف توصیههای اسلام که مسلمانان رو برابر میدونه و تأکید داره مسلمانان یک امت واحد هستند و هیچ چیزی اعم از نژاد، رنگ، یا زبان دلیل برتری نیست، هیچوقت چنین حسی بین مسلمانان داخل ایران یا کل مسلمانان جهان شکل نگرفته. همیشه برای ما خاورمیانهایها عرب بودن، ترک بودن، یا ایرانی بودن فراتر از مسلمون بودن معنی داشته. برخوردمون با افغانستانیها رو ببینید. یا با عراقیها، یا برعکس! دلیل تمام اینها اینه که نتونستیم هویتی که مافوق همه این تفاوتها باشه، ایجاد کنیم. و خبر بدتر؟ مردمی که از تغییر و تعامل و تحمل نمیترسند، قدرتمندتر میشوند، و ما که سعی میکنیم اون چهرهی نژادی و زبانی احمقانهمون رو فیکس نگه داریم، ضعیفتر و ضعیفتر.